به آکادمی حورایی؛ خوش آمدید...

اعتدال و میانه‌روی – بخش دوم

خواندن این مطلب

5 دقیقه

زمان میبرد!

اعتدال و میانه‌روی – بخش دوم

اعتدال در روابط

بخشی از زندگی همه ما انسان ها به ارتباط با دیگران اختصاص یافته است که این دیگران شامل خانواده، بستگان، دوستان، همکاران، همسایگان و… می‌شود. در واقع ارتباط با دیگران یک ضرورت و نیاز جدی برای زندگی اجتماعی ماست. اما همین امر ضروری می‌تواند دچار افراط و تفریط شود و به ما و زندگی ما لطمه و آسیب جدی وارد کند. یکی از ویژگی‌های سلامت شخصیت رعایت اعتدال و میانه‌روی در ارتباط با دیگران است که البته این مهم نیازمند برنامه‌ریزی، تدبیر و دقت و مراقبت است. متاسفانه برخی افراد به دلایل مختلفی در این‌باره کوتاهی می‌کنند و کمتر حاضر می‌شوند با دیگران رابطه برقرار کنند. گاهی ارتباط برقرار نکردن با دیگران ریشه در ناآگاهی و غفلت دارد که انسان از اهمیت ارتباطات در اصلاح و بهسازی شخصیت خود آگاه نیست گاهی هم افراط در کار کردن و اشتغال مانع از ارتباط با دیگران می‌شود و بالاخره این که عده‌ای هم به واسطه روحیه درونگرایی، عزلت طلبی و خجالتی بودن از دیگران پرهیز دارند. این افراد با توجه به اهمیت و آثار مثبتی که ارتباط با دیگران دارد باید در زندگی خود وقت مشخصی را به ارتباطات اختصاص دهند و خود را وادار به صله‌رحم، رسیدگی به فامیل و ارتباط با دوستان خوب کنند. از طرف دیگر برخی نیز به شدت به افراط و زیاده‌روی در روابط مبتلا هستند.  میهمانی‌های طولانی که گاهی از صبح تا شب به درازا می‌کشد، مکالمه‌های تلفنی طولانی که گاهی حدود یک ساعت ادامه می‌یابد و رفیق‌بازی‌های افراطی از این جمله هستند. معمولا افراط در ارتباط با دیگران ما را از اولویت‌های دیگر زندگی باز می‌دارد. مثلا جوانی که به شدت رفیق‌باز است و هر روز چند ساعتی را با دوستان خود سپری می‌کند، بعدها به واسطه کوتاهی در تحصیل، اشتغال و توجه به خانواده، دچار یک تاسف پشیمانی و احساس گناه می‌شود که ای کاش وقت کمتری را به ارتباط با دوستان خود اختصاص می‌دادم و جانب اعتدال و میانه‌روی را رعایت می‌کردم. برنامه این هفته ما می‌تواند دقت در این موضوع باشد که در ارتباطات کجا دچار افراط و زیاده‌روی شده‌ایم و کجا کوتاهی کرده‌ایم. شاید من و شما در ارتباط با دوستان زیاده‌روی و در توجه به بستگان کوتاهی داشته باشیم.

اعتدال در خرج کردن

از آن‌جا که یکی از ویژگی‌های بارز و مهم شخصیت سالم اعتدال و میانه‌روی است، این موضوع را بیان کردیم به این امید که افراط و تفریط‌های خود را بشناسیم و با تمرین جدی و مستمر آن را اصلاح کنیم و رفتاری معتدل داشته باشیم. یکی از مصادیق مهم میانه‌روی، اعتدال در خرج کردن است که شکل تفریطی آن خست و بخل و شکل افراطی آن اسراف و زیاده‌روی است. از طرفی برخی افراد به شکل بیمارگونه‌ای از خرج کردن حتی در جایی که لازم و ضروری و به مصلحت است، خودداری می‌کنند. و متاسفانه گاهی این را نشانه قناعت، تدبیر و آینده‌نگری می‌دانند!! در حالی که این یک ضعف شخصیتی است. که ریشه در نداشتن آگاهی، ضعف توکل و باور نداشتن به “رزاق” بودن خداوند و همچنین محبت دنیا و دنیا پرستی دارد. ضمن این که الگوهای غلط هم در شکل‌گیری این بیماری بی‌تاثیر نیست. از بدبختی فرد خسیس همین بس که در حدیث داریم: «فرد خسیس در دنیا فقیرانه زندگی می‌کند و در آخرت همچون اغنیا و توانگران حساب پس می‌دهد.» فرد خسیس هرگز محبوبیتی نزد اطرافیان خود ندارد بلکه مردم از او تنفر دارند تا آن جا که باز در روایت چنین آمده که همسر و فرزند مردی که خسیس  است آرزوی مرگ او را می‌کنند!! از طرف دیگر برخی افراد از آن طرف بام افتاده‌اند و بدون هیچ‌گونه تدبیر و تأملی بی‌محابا خرج می‌کنند. این افراد به واسطه این خرج‌های بی‌جا و اسراف‌کاری‌ها، نه تنها خود را به گناه و معصیت می‌اندازند، بلکه در آینده با مشکلات جدی مواجه می‌شوند. کارمندی که در معیشت و هزینه خود اندازه‌گیری نمی‌کند و همه درآمد خود را در نیمه اول ماه بی‌خردانه خرج می‌کند و در نیمه دوم به دنبال فرض و وام و مساعده می‌گردد و یا فرد متمولی که با روحیه اسراف خود ثروتش را برباد می‌دهد. و حتی پای خود را به زندان می‌کشاند مصداق این‌گونه افراد هستند. ریشه و علت اسراف و ولخرجی خود کم‌بینی است که شخص می‌خواهد عقده‌ها و ضعف‌های شخصیتی خود را با این رفتار پوشش دهد. گاهی هم آگاهی‌نداشتن و نشناختن مرز اسراف و دست و دلبازی است. و علت سوم و چهارم هم می‌تواند میل به گرفتن تایید از دیگران و همچنین چشم و هم‌چشمی و رقابت‌های منفی باشد. 

اعتدال در تفریح

یکی دیگر از مواردی که رعایت اعتدال آن بسیار مهم است، تفریح است. در وهله اول باید بدانیم که تفریح یکی از ضروریات زندگی است و هرگز نباید آن را غیرلازم و بی‌فایده دانست. همه ما به واسطه کارها و اشتغالات روزانه خود بسته به نوع کار و مشغله‌ای که داریم، کم و بیش دچار خستگی جسمی فکری و روانی می‌شویم که به تدریج ما را عصبی کم‌حوصله و حساس می‌کند. این اتفاق هم به روابط ما با دیگران آسیب می‌زند و هم بازده کاری ما را کاهش و ضریب خطای رفتاریمان را افزایش می‌دهد. یک تفریح خوب سالم و به اندازه می‌تواند باعث نشاط و طراوت روحی شود، خستگی روانی را کاهش و کارایی ما را افزایش دهد. متاسفانه برخی به ضرورت تفریح آگاه نیستند و اساسا به آن اعتقادی ندارند. باور این افراد این است که تفریح رفتاری کودکانه است و دنیا جای تفریح و بازی نیست، بلکه باید تنها تلاش کرد. گاهی هم اشتغالات فراوان خود را مانع تفریح می‌دانند. باید به این افراد بگوییم دقیقا به دلیل اهمیتی که به کار و تلاشتان می‌دهید باید تفریح کنید تا با افزایش نشاط روحی قابلیت و کارایی خود را توسعه دهید. ضمن این که اگر شما مسئول، سرپرست و پدر خانواده هستید با بی‌توجهی به تفریح، حق خانواده را ضایع می کنید. از طرف دیگر برخی از آن سوی بام افتاده‌اند و در تفریح به شدت زیاده‌روی می‌کنند. گویی این افراد اساسا برای تفریح، لذت و خوشگذرانی به دنیا آمده‌اند و در میان این تفریح‌ها اگر فرصتی شد و حس و حالی بود کار مفیدی هم انجام می‌دهند. مسافرت‌های طولانی، رفیق‌بازی‌های افراطی و میهمانی‌های طولانی و تماشای بیش از حد تلویزیون نمونه‌هایی از افراط در تفریح است. به این افراد باید یادآور شد که علت اصلی حضور ما در این عالم سعی و تلاش برای رشد و تکامل و تعالی است و تفریح صرفا می‌خواهد تلاش ما را موثرتر کند. دقت داشته باشید که رعایت اعتدال در تفریح جز با برنامه‌ریزی، تعیین وقت و اندازه، ممکن نمی‌شود و اگر چنین نکنیم یا به افراط مبتلا می‌شویم و یا در دام تفریط می‌افتیم.

دیدگاه کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه