به آکادمی حورایی؛ خوش آمدید...

کوچک‌های بزرگ- بی احترامی

خواندن این مطلب

4 دقیقه

زمان میبرد!

کوچک‌های بزرگ- بی احترامی

در زندگی نکته‌هایی هست که به ظاهر بسیار کوچک و پیش‌پا افتاده‌اند، اما رعایت همین نکات می‌‎تواند آثار بسیار مثبت و پیامدهای فوق‌‎العاده ارزشمندی داشته باشد. درست مانند اینکه شما با فشار انگشت‎ سبابه‌تان کلید کوچکی را می‌زنید و یک ساختمان را به طور کامل روشن می‌کنید. همین‌‎طور در زندگی خطاهایی است که شاید به نظر ما اهمیت چندانی نداشته باشد، اما ارتکاب همین خطاهای ظاهراً کوچک می‌تواند فجایع عظیمی به بار بیاورد و زندگی را به کام همه تلخ کند. درست مانند وقتی که با یک جرقه کوچک کبریت، اتاقی که پُر از گاز است می‌‎تواند منفجر شود.
آنتونی رابینز در یکی از کتاب‌های خود ماجرایی شنیدنی را نقل می‌کند:
« مسئولین یکی از کارخانه‌های بزرگ متوجه می‌شوند علی‌رغم اینکه هیچ مشکلی در چرخه تولید نیست و به ظاهر همه چیز درست و سرجایش است، اما شرکت هر ماه ضرر می‌دهد. آن‌ها تیمی را موظف می‌کنند تا مشکل را پیدا کنند. پس از بررسی‌های فراوان متوجه می‌شوند که عمده ضررها ناشی از بی‌دقتی کارگران کارخانه است که در انجام وظایف‎شان درست و دقیق عمل نمی‌کنند و همین بی‌دقتی‌های ظاهراً کوچک ! در مجموع سبب زیان‌های فراوانی می‌شود که عملاً سود کارخانه را از بین می‌برد. آنها طرح‌های متعددی ارائه دادند که به واسطه آن انگیزه کاری کارگران بیشتر شود تا کارشان را با دقت بیشتری انجام دهند. از جمله این طرح‌ها این بود که حقوق کارگران را افزایش دادند اما عملی‌کردن این پیشنهادها و افزایش دستمزد نتیجه‌ جدی و قابل‌توجهی به دنبال نداشت تا اینکه شخصی پیشنهاد داد برای هر کدام از کارگران روپوش و لباس جدیدی طراحی شود و پشت هر کدام از آن‌ها واژه «افزارمند» نوشته شود. تلاش شد آن‌ها را پس از این به جای کارگر، «افزارمند» خطاب کنند و با آن‌ها با احترام بیشتری برخورد شود. نکته جالب این بود که همین تغییر اسم و نوع رفتار محترمانه به این افزارمندان احساس بهتری داد. آن‌ها احساس ارزشمندی بیشتری نسبت به خود و کارشان داشتند. به دنبال آن دقت رفتاری‌شان بسیار بیشتر شد و سودآوری کارخانه تغییر مثبت چشم‎گیری کرد.
تعهدی برای احترام؛
همه ما دوست داریم شخصیت‎مان مورد تکریم و احترام قرار گیرد. به طور طبیعی غالب ما احترام‌کنندگان را دوست داریم و نسبت به توهین کنندگانمان احساس خوبی نداریم. اگرچه مصادیق احترام و تکریم شخصیت بسیار فراوان است اما یکی از قدم‌های اولیه این است که یکدیگر را محترمانه خطاب کنیم. محترمانه صدا کردن دیگران همان کار کوچکی است که می‌تواند پیامدهای مثبت بزرگی داشته باشد.
البته ما کم و بیش نسبت به افراد غریبه و بیگانه این نکته را رعایت می‌کنیم که دیگران را با احترام صدا کنیم. اما عمده غفلت‌ها و لغزش‌ها و خطاهای رفتاری ما در محیط خانه است و اتفاقاً به همین دلیل است که ما تأثیرگذاری‎مان روی افراد خانواده چندان زیاد نیست.
باید با خود متعهد شوید از این پس هرگز اعضای خانواده خصوصاً همسرتان را صرفاً با بیان نامش (به تنهایی) صدا نزنید. واژه‌هایی هم‎چون آقا، خانم، جان و عزیزم که به قبل و بعد اسم اضافه می‌شود، می‌تواند نفوذی غیرقابل باور در قلب و روان طرف مقابل داشته باشد. شما با تعابیری همچون سمیرا خانم، آقامهدی، الهه‌جان و … به مخاطب‎تان اعلام می‌‎کنید که هم دوست‌‎داشتنی است و هم شایسته احترام است. حتی می‌توانید گاهی با الفاظی هم‎چون پسر عزیزم، خانم گلم، شوهر خوبم و دختر ماهم یکدیگر را صدا بزنید. مهم این است که با خود پیمان ببندید یکدیگر را هرگز صرفاً با اسم صدا نزنید. باز هم تأکید می‌کنیم که شاید به نظر بیاید این مسأله کوچک و پیش‌پا افتاده است و چندان نمی‌‎تواند به گرمی و استحکام خانواده منجر شود ولی این صرفاً خطای ذهنی ماست.
اهمیت این مسأله آنجا روشن می‌شود که ما بدانیم بسیاری از طلاق‌ها و فروپاشی‌های زندگی به واسطه بی‌احترامی‌هایی است که نقطه شروعش شاید همین خطاب‌ها و صدا کردن‌های غیرمحترمانه باشد. در این میان یک مانع ذهنی وجود دارد و آن این است که برخی فکر می‌کنند که اگر همسر و یا اعضای خانواده را محترمانه صدا بزنند و یا الفاظ خانم و آقا را به اسم او  اضافه کنند، این صمیمیت بین آنها را از بین می‌برد و احساس غریبگی و بیگانگی به  انسان می‌دهد. اما باید بگوییم اولاً شما می‌توانید بسیار بی‌تکلف و صمیمانه با هم صحبت کنید و صرفاً در خطاب کردن‌هایتان محترمانه‌تر رفتار کنید، ثانیاً حتی در فرض این‌که این بیان کمی از میزان صمیمیت شما به حسب ظاهر بکاهد، اما این برای پایداری زندگی‌تان بهتر است از شرایطی که صمیمیت باشد و از احترام خبری نباشد.
صمیمیت، نه به قیمت بی‌احترامی
توجه داشته باشید که در این میان دو لغزش‌گاه هم وجود دارد. یعنی در دو موقعیت ما خطاب‌های محترمانه‌ای نسبت به هم نداریم. یکی زمانی که صمیمیت ما بیشتر و بیشتر می‌شود. معمولاً وقتی دو نفر با یکدیگر خیلی انس می‌گیرند، از سر دوست داشتن و احساس نزدیکی فراوان یکدیگر را به گونه‌ای خطاب می‌کنند که چندان محترمانه نیست، تا جایی که گاهی از سر شوخی یکدیگر را با الفاظ غیرمؤدبانه‌ای صدا می‌زنند. باید توجه داشت که این نه‌تنها به صمیمیت این دو نفر کمک نمی‌کند بلکه شروع کینه و کدورت‌هایی است که از همین‌جا و کم‌کم شکل می‌گیرد. لغزش‌‎گاه دیگر عصبانیت است. به هر حال این طبیعی است که گاهی شما از رفتار یکی از اعضای خانواده و به ویژه همسرتان عصبانی می‌شوید، اما این طبیعی نیست که این عصبانیت بخواهد منجر به بدزبانی و توهین شود. معمولاً برای ما بسیار سخت است که در شرایطی که از طرف مقابل‎مان ناراحت و خشمگین هستیم بتوانیم با او محترمانه صحبت کنیم و مؤدبانه خطابش کنیم. بنابراین دقت و مراقبت ما در عهد و تصمیم‎مان برای خطاب‌های محترمانه اگرچه باید همیشگی باشد، اما خصوصاً در شرایط صمیمیت و عصبانیت باید به‌طور خاص‌تر و ویژه‌تری لحاظ شود.

دیدگاه کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه