چند هدف داشته باشیم؟
همه ی ما مشتاقانه تمایل داریم به اهداف وخواستههای کوچک و بزرگمان برسیم، اما تردیدی نیست که این دستیابی، مستلزم رعایت نکات و اصولی است که باید درست و دقیق اجرا شود و قبل از آنکه چگونگی رفتن و رسیدن مطرح باشد، باید چگونگی انتخاب هدف مورد توجه قرار گیرد. پیش از این گفتیم که هدف باید دقیق و روشن و البته مکتوب باشد. نکته دیگری که در این بحث مطرح است، تعداد هدفهای انتخابی است. سوال اینجاست اکنون که قرار است خواستههای خود را گزینش کنیم و روی کاغذ بیاوریم آیا باید محدودیتی قائل شد؟ آیا میتوانیم برای خود دهها هدف را در نظر بگیریم؟ پاسخ قطعاً منفی است. چرا که یکی از علتهای عدم دستیابی به اهداف، همین تعدد آن است. توجه داشته باشیم که یکی از نکات مهم در رسیدن به اهداف، تمرکز است. یعنی هرچه تمرکز شما روی خواستههایتان بیشتر بوده و انرژی ذهنی بیشتری روی آن سوار باشد، احتمال دستیابیتان بالاتر میرود. در واقع اهداف مانند فرزندان شما هستند که هرچه تعدادشان کمتر باشد، سهم هر کدام از آنها از وقت و انرژی و هزینه بیشتر و تربیت و پرورششان بهتر میشود. بر این اساس هدفهای معدودی داشته باشید. شما میتوانید حدود سه الی پنج هدف در هر مقطع زمانی انتخاب کنید و به مرور زمان که هر کدام از آنها به لطف الهی تحقق یافت، هدف دیگری را جایگزین کنید. در اصل شما نباید در هیچ مقطع زمانی بیش از پنج هدف داشته باشید. اما سوال دیگری که بلافاصله مطرح میشود این است که با توجه به اینها چرا ما فقط روی یک هدف متمرکز نشویم و تمام ذهنمان را متوجه یک خواسته نکنیم تا تمرکز و امکان دستیابی مان به نهایت خود برسد؟ باید بگوییم که داشتن فقط یک هدف، دست کم به دو دلیل اشتباه است: اول اینکه انسان موجودی چند بعدی است و جنبههای مختلفی دارد. این جنبهها میتواند معنوی، اخلاقی، شغلی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و حتی تفریحی باشد. به عنوان مثال ممکن است یک نفر تمام همت و تمرکز خود را روی موفقیت تحصیلی قرار دهد. اما حتی به فرض دستیابی و موفقیت، ما او را موفق نمیدانیم. چرا که به جنبههای دیگر زندگیاش همچون جنبههای معنوی، اجتماعی و خانوادگی و … توجه نداشته و همزمان به رشد آنها اهمیت نداده است. دوم اینکه اگر انسان صرفاً یک خواسته داشته باشد، دچار یک وابستگی ذهنی و عاطفی میشود و اگر به هر دلیلی یا مصلحتی به آن نرسد دچار فروپاشی و تخریب روانی می شود و تمام وجودش را احساس شکست و ناکامی فرا میگیرد. در صورتی که اگر همین فرد چند هدف معقول میداشت، هرگز از عدم تحقق یکی از آنها، چنین احساسی را تجربه نمیکرد. بنابراین ایدهآل این است که انسان با توجه به همه جنبهها و ابعاد مهم زندگیاش، سه تا پنج هدف دقیق، روشن و مشخص را انتخاب، مکتوب و پیگیری کند.