برای تغییرهای مثبت باید به آستانه ی رنج برسید.
گفتيم که هر تغيير مثبت، جدی و پايداری به يک اراده و خواستن بسيار قوی و محکم نياز دارد. علت اينکه ما برای تغيير رفتارمان، بهطور جدی دست به کار نمیشويم يا اينکه تصميمها و برنامههايمان را نيمهکاره رها میکنيم، اين است که هنوز آن اراده وخواستن قوی و محکم در ما شکل نگرفته است و همانطور که گفتيم تنها راه ايجاد انگيزههای قوی و ارادههای فولادين براي تغيير، بهرهبردن از تکنيک لذت و رنج است. بايد ذهنتان از رنجها و خسارتهای ناشی از رفتارهای اشتباهتان پر باشد. اين رنج فراوان، نقطه عطف زندگی تمام کسانی است که يکباره به خود آمدهاند و تغيير کردهاند. مشکل اينجاست که ما غالباً قبل از شکلگيری اين رنج و ايجاد انگيزه قوی، شروع به برنامهريزی میکنيم و تصميم میگيريم که آن را عملی کنيم. يکی از مهمترين مثالها برای بازکردن اين مطلب، داستان تلاش برای کاهش وزن است. عمده کساني که چاق هستند و افزايش وزن دارند، بارها و بارها تصميم گرفتهاند که با رعايت يک رژيم غذايی و يا انجام حرکات و فعاليتهای ورزشی وزن خود را کم کنند. اما يا پيوسته اين تصميم را به تعويق انداختهاند و يا اينکه پس از مدتی آن را رها کردهاند. در واقع اين افراد قبل از آنکه انگيزه تغييرشان به اوج برسد شروع به اجرای برنامههای کاهش وزن کردهاند. در حالی که تا اين افراد به آستانه رنج نرسند اتفاق چشمگير مثبتی رخ نمیدهد. بايد اطمينان داشت که اگر کسی رژيم غذايیاش را رعايت نمیکند و به آن پايبند نيست به اين خاطر است که هنوز از اضافه وزنش به ستوه نيامده است. برای هر تغييری ما بايد کوشش کنيم که به هر شکلی (ذهنی و رفتاری) به آستانه رنجی برسيم که لازمه يک تغيير و تحول جدی و پايدار است؛ به عنوان نمونه اگر شما فردی هستيد که مبتلا به چاقی است، میتوانيد برای رسيدن به اين آستانه رنج چنين رفتار کنيد:
1) پيوسته در طول روز به بيماریهای ناشی از اضافهوزن و چاقی بينديشيد، به مشکلات زانو، کمر، چربی خون، کبد چرب، سکته های قلبی و حتی به مرگ فکر کنيد. سری به بيمارستانها بزنيد، با پزشکان صحبت کنيد و درباره عوارض ويرانگر چاقی بخوانيد.
2) هرچند روز يک بار به فروشگاههای لباس برويد. خواهيد ديد که بسياری از لباسهايی که موردعلاقهتان است سايز شما نيست، آنها را پرو کنيد تا حس بدی داشته باشيد.
3) به جای اينکه لباسهای گشادی بپوشيد تا اضافهوزنتان را پنهان کند، اتفاقاً سعی کنيد هر طور هست لباسهای قديمیتان را بپوشيد. آنها را به تن کنيد تا نتوانيد درست و حسابی تحرک داشته باشيد.
4) با همان لباسها به ميهمانی برويد تا ديگران متوجه چاقی شما بشوند و به شما مستقيم يا با کنايه بگويند که چقدر بدهيکل شدهايد.
5) با دوستان خوشاندامتان به استخر برويد. در اين شرايط اضافهوزنتان که با ترفندهای خود پنهان کرده بوديد آشکار میشود.
6) سعی کنيد با جمعی ورزش و فعاليت کنيد، از پلهها بالا برويد و … خواهيد ديد که چگونه مثل افراد سالمند نفسنفس میزنيد و به هِنوهِن میافتيد. البته در نقطه مقابل بايد مراقب باشيد از هر شرايطی که برايتان خوردن را لذتبخش میکند نيز فاصله بگيريد. مثلاً تا حد امکان خودتان برای خريد به فروشگاهها نرويد، از خريدن تنقلات و آنچه صرفاً به دليل خوشمزگی خورده میشود، اجتناب و سعي کنيد چندان غذايتان را خوشمزه نسازيد. دقت کنيد که اينها صرفاً يک مثال برای تغيير وزن بود. شما بايد دقيقاً همين کار يعني تکنيک رسيدن به آستانه رنج را برای هر تغيير رفتاری که مدنظرتان است انجام دهيد. خواهيد ديد که انگيزهتان را برای تحول و ارادهتان را برای تغيير بسيار بالا میبرد.