چرا برخی کودکان لجبازند؟
قبل از هر چیز یادتان باشد که هیچ کودکی یکدنده و لجباز بدنیا نمیآید و لجبازی را از پدر یا مادر خود به ارث نمیبرد.چرا که متاسفانه کم نیستند والدینی که گمان میبرند، این خصوصیت، ریشه و منشأ ژنتیکی دارد. برای همین گاهی مستقیم خطاب به فرزند خود اعلام میکنند: «عین بابات لجبازی!!»، «عین مادرت لجبازی و به مادرت رفتی»!! بدون هیچ تردیدی لجبازی کودک یا نوجوان، محصول یک تربیت نادرست و خطاهای رفتاری پدر و مادر و اطرافیان است که متاسفانه تکرار این اشتباههای تربیتی، لجبازی کودک را محکمتر و ریشهدارتر میکند. اما در عین حال نگران هم نباشید. اگر به هر دلیلی اکنون فرزندی یکدنده دارید میتوانید با اصلاح رفتارهای تربیتیتان، لجبازی کودکتان را اصلاح کنید. منتها فراموش نکنید که همانطور که این ویژگی منفی بهتدریج و به مرور زمان شکل گرفته و تقویت شده است، اصلاح آن نیز به زمان نیاز دارد و به شرط رعایت آنچه در زیر میخوانید، به مرور نتیجه میدهد.
1- استقلالطلبی، لجبازی نیست.
در مراحل رشد، محدوده سنی 2.5 الی 3.5 سالگی و خصوصا 3 سالگی، سن استقلالطلبی کودک است. کودک دوست دارد خودش بسیاری از کارها را انجام دهد و زیر بار آن نمیرود که دیگری آن را برایش انجام دهد. او به این کاری ندارد که برای انجام این کار، مهارت کافی دارد یا خیر و آیا انجام آن کار برای او خطرآفرین و حادثهساز است یا نه؟ بلکه صرفاً دوست دارد به خودش و اطرافیان اعلام کند که من میتوانم خودم انجام دهم. کودک اصرار دارد خودش غذا بخورد، هرچند منجر به این شود که سر و صورت و لباسها و فرش را کثیف کند. او اصرار دارد خودش شکر را داخل استکان چاییاش بریزد هرچند استکانش را تا نیمه پر از شکر کند و یا بخش عمدهای از آن را به درون سفره بریزد. در چنین شرایطی غالباً گفتن اینکه «تو نمیتونی، میریزه، بذار خودم بهت میدم» بیفایده است و او با گفتن «نه نه.من من!خودم» در انجام آن کار پافشاری میکند.اینجا همان نقطه آغازی است که پدر و مادر به کودک خود برچسب «لجباز» میزنند. در صورتیکه بچه تنها میخواهد استقلال خود را اعلام و اثبات کند. او اکنون لجباز نیست ولی اگر با او در این وضعیت بحث و جدل کنید و بهطور جدی مانع کار او شوید، به زودی لجباز میشود. اگرچه این کودک تاکنون مستعمره شما بوده ولی دیگر وقت آن رسیده است که استقلال او را به رسمیت بشناسید. اجازه دهید او انجام دهد، هرچند استکانش را از شکر پر کند. بعد برای او توضیح دهید که چگونه باید عمل کند. نگران نباشید حتی گاهی لازم است دستش با چای داغ بسوزد و انگشتش به واسطه چاقو زخم شود. گاهی او تا خودش، تجربه نکند آرام نمیشود. شما صرفاً باید در خطرات بزرگ و حادثههای احتمالی سخت، بهطور جدی مانع او شوید. چراکه او حتی تمایل دارد عبور از خیابان و یا راه رفتن روی لبه پشتبام را به تنهایی تجربه کند. بنابراین تا آنجا که میتوانید صبر و تحمل به خرج دهید و اجازه دهید استقلالش را زندگی کند. بیجهت به او در این زمان برچسب «یکدنده بودن» نزنید و به او به این شکل تلقین منفی نکنید.
2-از امر و نهی کردن فراوان، جداً پرهیز کنید.
اگر میخواهید کودکتان لجباز نشود و اگر چنین شده، اصلاح شود، تا میتوانید به او امر و نهی نکنید. بگذارید خیالتان را راحت کنم. هر وقت دیدید خانوادهای از این مینالد که فرزندم، بسیار لجباز است، میتوانید تا حد زیادی مطمئن باشید که به او امر و نهی فراوانی میشود. در واقع محصول کارخانه امرونهی، فرآوردهای به نام«فرد لجباز» است. متاسفانه کودک در طول روز با انبوهی از واژههای «نکن، بشین، ندو، دست نزن، نپر، بخور، بخواب و …» مواجه میشود. خصوصاً وقتی اطمینان دارید او الان ممکن است حرف شما را گوش نکند، بیجهت خود را با فرمانی که میدانید اطاعت نمیشود، خراب نکنید. اگر قصد تربیت و آگاهسازی فرزندتان را دارید، عمدتاً سعی کنید از روشهای غیرمستقیم بهره ببرید. شما میتوانید در قالب داستان، بیان غیرمستقیم مطالب، آن هم با زبانی غیر از تحکم و امرونهی، مفهوم موردنظر خود را به فرزندتان منتقل کنید .حتی آنجا که میخواهید به او چیزی بگویید و یا انجام کاری را درخواست کنید، سعی کنید تا حد امکان با لحن و بیانی به غیر از تحکم بگوئید. مثلاً: پسرم یک لیوان آب میآوری؟ در را باز میکنی دخترم؟
3-کودک را دعوا نکنید.
در صورتیکه فرزند شما خطا کرد، تا آنجا که میتوانید تغافل کنید، نادیده و نشنیده بگیرید. خصوصاً اگر سهوی بود و تعمدی نداشته، او را عفو کنید و در صورت خطای عمدی مستمر، او را برای تنبیهکردن محروم سازید ولی دعوا نکنید. «فریاد زدن با چاشنی توهین» مطمئن باشید علاوه بر پیامدهای منفی فراوان دیگری که دارد، او را لجباز میکند. مطمئن باشید که با داد و بیداد و عصبانیت و پرخاش، نهتنها رفتار او اصلاح نمیشود بلکه مخالفت، ناسازگاری و لجبازی او بیشتر میشود. هر چند ممکن است احساس کنید این لحظه با داد و فریاد و دعوا نتیجه گرفتید و او آرام شد.
نکته قابلتامل اینکه غالب والدینی که از لجبازی فرزند خود گلهمند هستند، اظهار میکنند که کودکشان پرخاشگر هم هست. در واقع وقتی ریشه لجبازی کودک، دعوا و پرخاش پدر و مادر است. او یکدندگی و پرخاشگری را یکجا میآموزد.
4-به او حق انتخاب بدهید.
کودک براساس همان تمایلی که به استقلال دارد، دوست دارد خودش انتخاب کند و تصمیم بگیرد. او از این که ببیند کس دیگری برایش انتخاب میکند و تصمیم میگیرد به شدت ناراحت میشود. بنابراین همواره او را در شرایطی قرار دهید که به حسب ظاهر خودش انتخاب کند. به عنوان نمونه به جای آنکه به او بگوئید این لباس را نپوش و آن دیگری را بپوش، دو یا سه لباس که مناسب است را مقابل او بگذارید و به او بگویید هر کدام را خودت دوست داری و میپسندی بپوش. اصرار بر یک انتخاب خاص نداشته باشید و او را ملزم به انجام آن نکنید. پیوسته تلاش کنید که چند گزینه مقابل او قرار دهید که احساس کند او خودش است که تصمیم میگیرد. این کار هم مانع بروز صفت لجبازی میشود و هم به اعتماد به نفسش کمک میکند. به او بگویید «میتونی الان غذا بخوری، میتونی یک ساعت دیگه غذا بخوری»، «میتونی الان مشقاتو بنویسی، میتونی یک ساعت دیگه تکلیفاتو انجام بدی». هرچه گزینههای انتخابی او بیشتر باشد او احساس بهتری خواهد داشت و احتمال مقاومت و لجبازیاش کمتر میشود.
5-برای او الگوی لجبازی نباشید.
بسیاری از کودکان لجبازی، مخالفت و مقاومت را از پدر و مادر خود الگو میگیرند. همسرانی که در حضور فرزند، باهم جرو بحث و مشاجره میکنند، غیر مستقیم به آموزش تضمینی لجبازی مشغولند. چرا که معمولاً در جروبحثها هرکس با دیگری مخالفت و بر نظر خود اصرار و پافشاری میکند. در چنین شرایطی کودک هرگز الگوی حقپذیری را از والدین نمیگیرد. کودک باید از پدر و مادر خود رفتار منطقی را ببیند. او باید روحیه تسلیم و پذیرش را در بزرگترهای خود مشاهده کند و باید نظارهگر این باشد که اگر پدر و مادرش، در درستی یک مطلب با هم اتفاقنظر نداشتند، از آنجا که حقپذیرند، حاضرند به نفر سومی رجوع کنند که مورد قبول آنهاست و از او در کمال آرامش بخواهند که قضاوت و داوری کند. مشاهده این رفتارها، فوقالعاده به کودک کمک میکند که در شرایط مشابه خودش درست و سنجیده عمل کند. الگوی نادرست دیگری که گاهی والدین ناخواسته به کودک خود میدهند، رفتارهای تلافیجویانه است. پدر هنگام رانندگی وقتی بدرفتاری راننده دیگر را میبیند بلافاصله در مقام تلافی برمیآید. این درحالی است که کودک در صندلی عقب، شاهد این ماجراست. مادر به تلافی حرف زشتی که مادر شوهرش به او زده است، دیگر خانه ایشان نمیرود و بچه کاملاً آنها را در خاطرش ثبت و ضبط میکند و در نهایت این همان کودکی میشود که وقتی خواهر کوچکش دفتر او را پاره میکند، او هم اسباببازیهای او را خراب میکند و اگر لازم باشد موی او را هم میکشد. بنابراین برای آنکه کودکتان لجبازی نداشته باشد، قطعاً لازم است که خودتان لجباز نباشید.