چرا برخی فرزندان پرتوقع اند؟ (بخش دوم)
گفتيم که پرتوقعی فرزندان علتهای متفاوت و متعددی دارد که مهمترين آنها پرتوقعی والدين است. يعني اگر پدر و مادر نسبت به محبتهای يکديگر و يا اطرافيان، ناسپاس و بیتوجه باشند و مدام از ديگران اظهار گلهمندی کنند، بچهها نيز میآموزند که پرتوقع و ناراضی باشند. هر چه والدين از محبتهای يکديگر، هر چند بسيار کوچک باشد، تشکر و قدردانی کنند و خصوصا در حضور فرزندان اظهار نارضايتی و گلهمندی نکنند، بچهها نيز کمتوقعتر و قدرشناستر میشوند. يادتان باشد که هيچ نوزادی پرتوقع به دنيا نمیآيد و هر فرزند متوقعی، محصول تربيت و رفتار نادرست اطرافيان خويش است. اما دليل دوم پرتوقعی فرزندان، محبتها و حمايتهای افراطی و بیجاست. متاسفانه گاهی پدر و مادر از سر دوستداشتن!! حمايتهای عجيبی میکنند. بهواسطه اين که کودکشان ضعيف و خسته است! هر روز اتاقش را مرتب میکنند و به خاطر اين که فرزندشان درس و مشق و کنکور دارد، برايش سينی غذا را میآورند و میبرند. تکرار اين رفتارها بچهها را غيرمسئول و وابسته و پرتوقع بار میآورد. اينکه گاهی کودک در شرايطی خاص کمک و حمايت شود مانعی ندارد اما اينکه کارهای شخصی او را انجام دهيم قطعا نادرست است. حتما شما هم ديدهايد پدر و مادرهايی را که هر روز در انجام تکاليف مدرسه، کنار کودکشان مینشينند و او را کمک و همراهی میکنند. نتيجه اين دلسوزی غلط و حمايتهای بیجا، اين است که کودک وابسته میشود، اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و توقع دارد که پدر و مادر کنار او بنشينند و کمکش کنند تا جايی که اگر چنين نکنند، اصلا تکالیفش را انجام نمیدهد. بنابراين به بچهها مسئوليت بدهيد، اجازه دهيد به زحمت بيفتند و خودشان کار خودشان را انجام دهند. از محبتها و حمايتهای بیجا اجتناب کنيد تا بچهها پرتوقع بار نيايند.