مامان بابا، بازی شغل من است!
نظر شما دربارۀ بازیکردن کودکتان چیست؟ آیا همان اندازه که در مورد غذاخوردن کودکتان حساس هستید نسبت به بازیکردن او حساسیت دارید؟ کودک باید بازی کند تا غذا بخورد و غذا بخورد تا بازی کند. در واقع بازیکردن غذای روح کودک است. شما کودکتان را برای بازی تشویق میکنید یا اینکه او را از بازی کردن نهی میکنید؟ آیا فضا و امکان بازی به او میدهید و گاهی همبازیاش میشوید؟ متأسفانه برخی والدین بازیکردن کودک را اتفاقی ساده، کماهمیت و حتی احمقانه تلقی میکنند. اینگونه والدین که از بازیگوشی فرزندشان به ستوه میآیند منتظرند هرچه زودتر بزرگ شود و دست از دیوانهبازیهایش!! بردارد. از نظر اینها کودک خوب، کودک آرام و ساکتی است که صدایش درنمیآید و از کنار پدر و مادرش تکان نمیخورد. در صورتی که بازی برای کودک یک ضرورت است تا جایی که بخش قابلتوجهی از رشد عاطفی، اجتماعی، فیزیکی و شخصیتی او به آن وابسته است. کودک با بازیهای خود رشد میکند، تجربه میکند، یاد میگیرد و به بلوغ شخصی و تربیتی میرسد. او کنجکاوانه میخواهد بداند در صورتی که این شیء را لمس کند، فشار دهد یا روی زمین بکشد چه اتفاقی میافتد؟ او تمایل دارد بداند در صورتی که ظرف شکلاتخوری کریستال را به زمین بکوید چه روی میدهد؟ به بیان دیگر بازی شغل کودک است و همان اندازه که حرفه و شغل شما اهمیت دارد بازی برای کودک مهم است.
اما بازیهایی که کودک میکند یکسان نیست. برخی بازیها قابلیت و ظرفیت بالایی برای رشد و یادگیری کودک دارد و برخی کمتر. بعضی بازیها نیز نهتنها فایده و اثر مثبتی را دنبال نمیکند، بلکه حتی قابلیت تخریب دارد.