به آکادمی حورایی؛ خوش آمدید...

ترسوها تغییر نمی‌کنند!

خواندن این مطلب

4 دقیقه

زمان میبرد!

ترسوها تغییر نمی‌کنند!

همه دوست دارند موفق شوند و در زندگی‌شان تغييرات عالی و فوق‌العاده مثبتی ايجاد شود. اما چرا در عمل اين‌گونه نمی‌شود و چرا الزاماً  زندگی همه  آن‌هايی که مشتاق اين تغييرات مثبت هستند، تغيير نمی‌کند؟ چه مانعی سبب تحقق اين امر می‌شود؟ اگرچه موانع تغيير فراوان است اما يکی از اين موانع جدی و بسيار مهم «ترس» است. واقعيت اين است که تغيير در نگاه اول بسيار ترسناک است! شما هرگز نمی‌توانيد چيزی را در اخلاق و رفتار و زندگی‌تان تغيير دهيد مگر آن که جرأت و شهامت آن را داشته باشيد. خيلی‌ها آرزوی پرواز دارند اما هر کسی جرأت خلبانی را ندارد. درون خود را به طور جدی جستجو کنيد. ببينيد که برای موفقيت و تغيير مثبت چه چيزی شما را می‌ترساند و يا دست‌کم نگرانتان می‌سازد. تا اين ترس‌ها را در خود پيدا و شناسايی نکنيد نمی‌توانيد تغييری را که مدنظرتان است، ايجاد کنيد. ما به سه نمونه از اين ترس‌ها اشاره می‌کنيم:

1. ترس از قضاوت ديگران

گاهی از اين نگران هستيم که اگر رفتارمان را عوض کنيم، ديگران به شيوه‌ای منفی رفتار ما را قضاوت کنند. قضاوت‌هايی که می‌تواند آزاردهنده باشد. در واقع ما برای اجتناب از آزار درونی که ناشی از قضاوت منفی ديگران است، حاضر به تغيير نيستيم. به عنوان مثال با اين‌که اطمينان داريم بسياری از خرج‌ها و هزينه‌هايی که در برخی از مجالس می‌شود، اشتباه و بی‌جاست، اما وقتی نوبت خودمان می‌شود جا پای همان ديگرانی می‌گذاريم که پيش از اين رفتارشان را نقد می‌کرديم. ما نگران اين هستيم که اگر به گونه ديگری عمل کنيم نظر مردم نسبت به ما تغيير می‌کند. به واسطه ترس از حرف مردم مهریه را سنگين تعيين می‌کنيم، با هزار بدبختی جهيزيه‌ای را تدارک می‌بينيم که بسياری از اقلامش ضرورتی ندارد، در مجلس عروسی چند مدل شام می‌دهيم و ريخت‌وپاش‌های فراواني می‌کنيم.

2.ترس از تحقير و تمسخر ديگران

يکی از موانع جدی تغيير، ترسی است که از تحقير و مسخره‌شدن داريم. از اين رو کاری را که به درستی آن اطمينان داريم انجام نمی‌دهيم. مثلا «سارا»، پوشش و حجابش را به درستی رعايت نمی‌کند، چرا که طاقت تحقير و تمسخر هم‌اتاقی‌هايش را در خوابگاه دانشکده ندارد.

3. ترس از “از دست دادن”

يکی ديگر از نگرانی‌هايی که نمی‌گذارد تغيير کنيم، نگرانی به واسطه ترسی است که از محروميت داريم. ما می‌ترسيم به واسطه تغييرمان برخی از خوشی‌ها، بهره‌ها، لذت‌ها و راحتی‌ها را از دست بدهيم. «آيدا» به خواستگارانش پاسخ نمی‌دهد چرا که می‌ترسد برخی از آزادی‌های ظاهری‌اش را از دست بدهد. «عليرضا» هم نمی‌خواهد ازدواج کند چرا که از مسئوليت‌های زندگی می‌ترسد و نگران است که راحتی و آسايش دوران مجردی‌اش را از دست بدهد.

چه بايد کرد؟

اگر می‌بينيد که عليرغم علاقه‌ای که به تغيير رفتار داريد اقدامی جدی و عملی نمی‌کنيد و اين تغيير را به تأخير می‌اندازيد، در لايه‌های وجودی خودتان دقت و تأمل کنيد که چه نگرانی و ترسی نهفته و پنهان است؟ اول آن‌ها را شناسايی کنيد، بعد از آن خود را متقاعد سازيد که هر تغييری، طبيعی است که با رنج‌ها و محروميت‌هايی توأم باشد و پس از آن به اين توجه کنيد که همه کسانی که تغييرات مثبتی را تجربه کرده‌اند و امروز دستاوردهای فوق‌العاده ارزشمندی دارند، با وجود همه  اين ترس‌ها و نگرانی‌ها دل به دريا زده‌اند و اقدام کرده‌اند. بايد باترس‌هايتان مواجه شويد. اگرچه تغيير و اقدام عملی ممکن است مدتی برايتان ناراحت‌کننده باشد و چند صباحی احساس محروميت کنيد و يا با قضاوت و تحقير و تمسخر ديگران مواجه شويد. اما مطمئن باشيد که نتايج بسيار عالی و مطلوبی در انتظار شماست. توجه به اين نتايج و پيامدهای مثبت می‌تواند دلتان را گرم کند و به شما اين جرأت را بدهد که برای تغيير با وجود همه نگرانی‌هايی که پيش رو داريد به طور جدی اقدام کنيد. بگذاريد ديگران هرچه می‌خواهند بگويند و هر طور می‌خواهند رفتار شما را قضاوت کنند. شما صرفاً به هدف ارزشمندتان نگاه کنيد و با قدم‌های راسخ و مصمم حرکت کنيد.

دیدگاه کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه